آن‌چه زنان را خوشحال می‌کند
مشاور فردی - درمان افسردگی - دکتر روانشناس - مشاوره ازدواج - سایت مشاوره - مشاوره زنان - مشاور خانواده
زنان زمانی به رضایت می‌رسند که بدانند نیازهای برطرف می‌شود. زمانی که زنی غمگین، سرکوب شده، گیج، درمانده و ناامید است؛ آن‌چه بیشتر از هر چیز به آن نیاز دارد، یک مصاحب ساده است تا اینکه احساس تنهایی نکند؛ مایل است احساس نماید که دوستش دارند و از این دوست داشتن احساس رضایت کند. همدردی، درک، تایید و عاطفه مسیری طولانی است که اگر زن از آنها عبور کند، پذیرا و قدردانی حمایت‌های شوهرش خواهد بود.
بعضی از مردان این موضوع را نمی‌دانند، زیرا غرایز به آنها می‌گوید زمانی که غمگین هستند، تنهایی بهترین کار است. تحت فشارهای روحی، زن محتاج گفت‌وگو است؛ در حالی که مرد نیاز به فضایی دارد تا تنها باشد.
زمانی که زن غمگین است، مرد او را تنها می‌گذارد، یا اگر بماند، با تلاش برای حل مشکلات زن، شرایط را بدتر می‌کند. مرد به طور غریزی نمی‌داند در این مواقع، صمیمیت، نزدیکی و تفاهم برای زن مهم هستند و انچه بیشتر از همه نیاز دارد، گوش شنواست. زن را در میان گذاشتن احساسش به یاد می‌آورد که مستحق عشق است. تردید و بی‌اعتمادی او از میان می‌رود. دیگر تمایلی به احساس مسئولیت بیش از حد نخواهد داشت، آرامش خود را حفظ کرده و نه بیش از حد نثار می‌کند و نه بیش از حد خواهان حمایت است: به دنبال آن چیزی است که استحقاقش را دارد.
زن برای رسیدن به رضایت مجبور نیست که یک‌باره به تمام نیازهایش برسد. برای رضایت زن، فقط باید او را امیدوار کرد که روزی نیازهای عاطفی‌اش برطرف خواهند شد. به همین شکل، مرد مجبور نیست تمام نیازهای جنسی‌اش را یک‌باره به دست آورد، فقط باید امیدوار شود که در مسیر درست حرکت می‌کند.
برای رسیدن به رضایت، زن و مرد باید بدانند که آنها به طرف آن‌چه می‌خواهند، حرکت می‌کنند. زمانی که مردی به دنیای زنی قدم می‌گذارد و حمایتش را ابراز می‌کند، زن از اراده مرد برای کمک به او قدردانی می‌کند.
آنگاه نیز احساس می‌کند که در دنیا تنها نیست. زمانی که مرد کاری مشخص و عینی انجام می‌دهد، نه‌تنها زن احساس می‌کند که حمایت می‌شود، بلکه مرد هم احساس موفقیت می‌کند. هر دو نفر آنها از اینکه در جهت صحیح گام برمی‌دارند، احساس رضایت و اطمینان می‌کنند.
بعضی از زنان به طور طبیعی اعتماد به نفس دارند. آنها با این ویژگی به دنیا می‌آیند، همانطور که بعضی از خواننده‌ها با صدایی فوق‌العاده به دنیا می‌آیند. برای اکثر آنها این رفتار نیاز به رشد و پرورش دارد. با آگاهی از چگونگی این رفتار، زن می‌تواند آن را پیدا و تقویت کند.
اعتماد به نفس این را در ذهن شما زنده می‌کند که همیشه به آن‌چه نیاز دارید، خواهید رسید و این تصور را ایجاد می‌کند که دیگران برای کمک به شما همیشه هستند و مجبور نیستید به تنهایی از پس همه چیز برآیید. اعتماد به نفس، به رشد و تمرین نیاز دارد.
افراط در اعتماد به نفس هم مضر است. زمانی که زنی بیش از حد اعتماد به نفس دارد و به دیگران وابسته نیست، گاهی به این نتیجه می‌رسد که دیگران توانایی کمک به او را ندارند. بنابراین مجبور است تمام کارها را خودش انجام دهد. با دقت و پرورش این ویژگی، زن می‌تواند پذیرای حمایت دیگران باشد، نه اینکه سعی کند از پس همه کارها به تنهایی برآید.
به هر دلیلی اگر همسری موجودیت، احساسات و تفکرش را برای رسیدن به عشق و رابطه‌ای سالم زیر پا بگذارد، عشق را از میان برده است. اطاعت یا اصلاح نه‌تنها شور و عشق را کمرنگ می‌کند، بلکه آن را از میان می‌برد. اگر زمانی برای اینکه دوستتان ندارند احساس خود را سرکوب یا انکار کنید، در واقع حضور خود را نفی کرده‌اید. هر زمان که تلاش کنید رفتار مخاطبان خود را تغییر دهید، در واقع این پیام را به آنها می‌دهید که آنها به خاطر آن‌چه هستند، مستحق دوست‌داشتن نیستند.
تحت چنین شرایطی، عشق از میان می‌رود. اگر برای حفاظت از جادوی عشق سعی کردید اطاعت یا اصلاح کنید، به موفقیت نمی‌رسید. سرکوب خواسته‌های خود یا سعی در تغییر مخاطبمان تحت نام عشق، به طور یقین به سرکوب عشق می‌انجامد. لازمه عشق نشاط و شادابی و آزادگی است. هرگز عشق نمی‌خواهد که ما آن‌چه که هستیم و واقعیت درونی ماست، تبدیل به چیز دیگری شود.
لازمه عشق، نشاط و شادابی و آزادگی است. با درک تفاوت‌هایمان از قضاوت‌های منفی رها می‌شویم و تلاش می‌کنیم تا یکدیگر را بیشتر بپذیریم. از این منظر عاشقانه، ما در یافتن راه‌حل‌های خلاق و رسیدن به توافق، موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. این نگرش به ما اجازه می‌دهد تا خودمان باشیم و مخاطبمان را به خاطر آن‌چه هستند، حمایت کنیم و نخواهیم نیازهایمان را فردا کنیم.
مشاوره فردی و امور مربوط به آن
بهترین سایت مشاورخانواده
سال 1391.
4.6
آن‌چه زنان را خوشحال میکندزنان زمانی به رضایت می‌رسند که بدانند نیازهای برطرف می‌شود. زمانی که زنی غمگین، سرکوب شده، گیج، درمانده و ناامید است؛ آن‌چه بیشتر از هر چیز به آن نیاز دارد، یک مصاحب ساده است تا اینکه احساس تنهایی نکند؛ مایل است احساس نماید که دوستش دارند و از این دوست داشتن احساس رضایت کند. همدردی، درک، تایید و عاطفه مسیری طولانی است که اگر زن از آنها عبور کند، پذیرا و قدردانی حمایت‌های شوهرش خواهد بود.
بعضی از مردان این موضوع را نمی‌دانند، زیرا غرایز به آنها می‌گوید زمانی که غمگین هستند، تنهایی بهترین کار است. تحت فشارهای روحی، زن محتاج گفت‌وگو است؛ در حالی که مرد نیاز به فضایی دارد تا تنها باشد.
زمانی که زن غمگین است، مرد او را تنها می‌گذارد، یا اگر بماند، با تلاش برای حل مشکلات زن، شرایط را بدتر می‌کند. مرد به طور غریزی نمی‌داند در این مواقع، صمیمیت، نزدیکی و تفاهم برای زن مهم هستند و انچه بیشتر از همه نیاز دارد، گوش شنواست. زن را در میان گذاشتن احساسش به یاد می‌آورد که مستحق عشق است. تردید و بی‌اعتمادی او از میان می‌رود. دیگر تمایلی به احساس مسئولیت بیش از حد نخواهد داشت، آرامش خود را حفظ کرده و نه بیش از حد نثار می‌کند و نه بیش از حد خواهان حمایت است: به دنبال آن چیزی است که استحقاقش را دارد.
زن برای رسیدن به رضایت مجبور نیست که یک‌باره به تمام نیازهایش برسد. برای رضایت زن، فقط باید او را امیدوار کرد که روزی نیازهای عاطفی‌اش برطرف خواهند شد. به همین شکل، مرد مجبور نیست تمام نیازهای جنسی‌اش را یک‌باره به دست آورد، فقط باید امیدوار شود که در مسیر درست حرکت می‌کند.
برای رسیدن به رضایت، زن و مرد باید بدانند که آنها به طرف آن‌چه می‌خواهند، حرکت می‌کنند. زمانی که مردی به دنیای زنی قدم می‌گذارد و حمایتش را ابراز می‌کند، زن از اراده مرد برای کمک به او قدردانی می‌کند.
آنگاه نیز احساس می‌کند که در دنیا تنها نیست. زمانی که مرد کاری مشخص و عینی انجام می‌دهد، نه‌تنها زن احساس می‌کند که حمایت می‌شود، بلکه مرد هم احساس موفقیت می‌کند. هر دو نفر آنها از اینکه در جهت صحیح گام برمی‌دارند، احساس رضایت و اطمینان می‌کنند.
بعضی از زنان به طور طبیعی اعتماد به نفس دارند. آنها با این ویژگی به دنیا می‌آیند، همانطور که بعضی از خواننده‌ها با صدایی فوق‌العاده به دنیا می‌آیند. برای اکثر آنها این رفتار نیاز به رشد و پرورش دارد. با آگاهی از چگونگی این رفتار، زن می‌تواند آن را پیدا و تقویت کند.
اعتماد به نفس این را در ذهن شما زنده می‌کند که همیشه به آن‌چه نیاز دارید، خواهید رسید و این تصور را ایجاد می‌کند که دیگران برای کمک به شما همیشه هستند و مجبور نیستید به تنهایی از پس همه چیز برآیید. اعتماد به نفس، به رشد و تمرین نیاز دارد.
افراط در اعتماد به نفس هم مضر است. زمانی که زنی بیش از حد اعتماد به نفس دارد و به دیگران وابسته نیست، گاهی به این نتیجه می‌رسد که دیگران توانایی کمک به او را ندارند. بنابراین مجبور است تمام کارها را خودش انجام دهد. با دقت و پرورش این ویژگی، زن می‌تواند پذیرای حمایت دیگران باشد، نه اینکه سعی کند از پس همه کارها به تنهایی برآید.
به هر دلیلی اگر همسری موجودیت، احساسات و تفکرش را برای رسیدن به عشق و رابطه‌ای سالم زیر پا بگذارد، عشق را از میان برده است. اطاعت یا اصلاح نه‌تنها شور و عشق را کمرنگ می‌کند، بلکه آن را از میان می‌برد. اگر زمانی برای اینکه دوستتان ندارند احساس خود را سرکوب یا انکار کنید، در واقع حضور خود را نفی کرده‌اید. هر زمان که تلاش کنید رفتار مخاطبان خود را تغییر دهید، در واقع این پیام را به آنها می‌دهید که آنها به خاطر آن‌چه هستند، مستحق دوست‌داشتن نیستند.
تحت چنین شرایطی، عشق از میان می‌رود. اگر برای حفاظت از جادوی عشق سعی کردید اطاعت یا اصلاح کنید، به موفقیت نمی‌رسید. سرکوب خواسته‌های خود یا سعی در تغییر مخاطبمان تحت نام عشق، به طور یقین به سرکوب عشق می‌انجامد. لازمه عشق نشاط و شادابی و آزادگی است. هرگز عشق نمی‌خواهد که ما آن‌چه که هستیم و واقعیت درونی ماست، تبدیل به چیز دیگری شود.
لازمه عشق، نشاط و شادابی و آزادگی است. با درک تفاوت‌هایمان از قضاوت‌های منفی رها می‌شویم و تلاش می‌کنیم تا یکدیگر را بیشتر بپذیریم. از این منظر عاشقانه، ما در یافتن راه‌حل‌های خلاق و رسیدن به توافق، موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. این نگرش به ما اجازه می‌دهد تا خودمان باشیم و مخاطبمان را به خاطر آن‌چه هستند، حمایت کنیم و نخواهیم نیازهایمان را فردا کنیم.
